کد مطلب:25422
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:28
آيا از ميان 124 هزار پيامبر تنها پيامبران اولوالعزم امام بودند؟
درباره اين كه چه تعداد از پيامبران امام بودند، نميتوان قضاوت نمود، زيرا قضاوت در اين خصوص مبتني بر آن است كه هم تعداد پيامبران معلوم باشد و هم در خصوص معناي امامت و اولوالعزم، اتفاق نظر باشد؛ حال آن كه چنين نيست.
برخي از روايات تعداد پيامبران را 124 هزار بيان نمودهاند و برخي ديگر تعداد آنها را هشت هزار نفر بحارالانوار، ج 11، ص 30.
شمردهاند كه چهار هزار از بنياسرائيل و چهار هزار نفر از غير آنها بودهاند.
پيامبر قرآن، ج 7، ص 360.
درخصوص معناي اولوالعزم نيز اختلاف است كه اصولاً به كدام دسته از پيامبران اطلاق ميشود. برخي تفسير نمونه، ج 21، ص 378.
عقيده دارند كه 313 نفر اولوالعزم بودند و برخي معتقدند كه همه پيامبران اولوالعزم بودند. بعضي باور الدر المنثور، ج 6، ص 45.
الدر المنثور، ج 6، ص 45.
دارند كه پيامبران اولوالعزم پنج نفرند كه عبارتند از: نوح، ابراهيم، موسي، عيسيعليهمالسلام و محمدصلي الله وعليه وآله.
تفسير نمونه، ج 21، ص 379.
امام باقرعليهالسلام فرمود: منهم خمسة: أوّلهم نوح، ثم ابراهيم، ثم موسي، ثم عيسي، ثم محمدصلي الله وعليه وآله.
مجمع البيان، ج 9، ص 94.
اين اختلاف ناشي از آن است كه معناي جامع و مورد اتفاق از اولوالعزم ارائه نشده است.
برخي باور دارند كه اولوالعزم پيامبراني بودند كه در برابر آزارهاي قوم خود و شدايد و مشكلات، جبر و شكيبايي به خرج دادند برخي ديگر گفتهاند كه پيامبران اولوالعزم آنهايي بودند كه در برابر آزار دشمنان صبر پيامبر قرآن، ج 7، ص 362.
كردند. بعضي ديگر معتقدند كه پيامبران اولوالعزم آنهايي بودند كه شريعت و آيين تازه با خود آوردند. به نظر ميرسد اين احتمال كه پيامبران اولوالعزم آناني باشند كه شريعت تازهاي آوردند، اولويت دارد.
يكي از نويسندگان مينويسد: بهترين تفسيري كه براي اولوالعزم در قرآن مجيد شده، اين است كه
پيامبراني بودند كه شريعت و آيين تازهاي با خود آوردند و آنها چهار نفر در پيشينيان بودند (نوح و ابراهيم و موسي و عيسي) كه با پيامبر اسلامصلي الله وعليه وآله پنج نفر ميشوند. تعبير اولوالعزم به خاطر آن است كه صاحب شريعت و آيين جديد بودند و مسئوليت بسيار سنگينتري داشتند و براي انجام آن عزم و اراده محكمتري لازم داشتند.
ناصر مكارم شيرازي، پيام قرآن، ج 7، ص 363.
درخصوص معناي امامت نيز اختلاف نظر است. برخي امامت را به معناي مسئوليت و رياست و تفسير نمونه، ج 1، ص 337.
حكومت ظاهري معنا كردهاند. اهل سنت امامت را عبارت از همين معنا دانستهاند:الامامة رئاسة عامّة في أمور الدين و الدنيا خلافةً عن النّبيصلي الله وعليه وآله.
پيام قرآن، ج 9، ص 19.
برخي باور دارند كه امامت مقدسترين و مهمترين مقام معنوي و الهي است. امامت بدين معنا عبارت است از: تحقق بخشيدن برنامههاي ديني، اعم از حكومت به معناي وسيع كلمه و اجراي حدود و احكام خدا و اجراي عدالت اجتماعي، همچنين تربيت و پرورش نفوس در ظاهر و باطن. اين مقام رسالت و نبوت بالاتر است، زيرا نبوت و رسالت تنها خبر دادن از سوي خدا و ابلاغ فرمان او و بشارت است اما در مورد امامت همه اينها وجود دارد.
تفسير نمونه، ج 1، ص 438.
بر اين اساس اگر از امامت معناي اول آن مقصود باشد، ممكن است برخي از پيامبران مقام امامت را نيز داشته باشند، زيرا آنها به رهبري امت خود پرداخته و آنان را هدايت ميكردند، گرچه حكومت ظاهري نداشتند،
و در واقع هم رهبران ديني مردم بودند و هم رهبران سياسي. اما اين مقام خاص و فضيلت خاصي محسوب نميشود. اگر از امامت معناي دوم آن مقصود باشد، بيشتر پيامبران اين مقام را نداشتند.
از متون اسلامي استفاده ميشود كه امامت بالاترين مقامي است كه برخي از پيامبران داشتند.
امام صادقعليهالسلام درباره حضرت ابراهيم فرمود: خداوند ابراهيم را بنده خاص خود قرار داد، پيش از آن كه پيامبرش قرار دهد، و او را به عنوان نبي انتخاب نمود، پيش از آن كه او را رسول خود سازد و او را رسول خود
انتخاب كرد، پيش از آن كه او را به عنوان خليل خود برگزيد، و او را خليل خود قرار دهد، پيش از آن كه او را امام قرار دهد. هنگامي كه همه اين مقامات را جمع كرد فرمود: من تو را امام قرار دادم. اين مقام به قدري در نظر
ابراهيم بزرگ جلوه نمود كه عرض كرد: خداوندا! از دودمان من نيز اماماني انتخاب كن، فرمود: پيمان من به ستمكاران نميرسد.
تفسير نمونه، ج 1، ص 440.
از اين حديث استفاده ميشود كه امامت بالاتر از مقام نبوت و رسالت است، و معناي دوم امامت، تأييد و تقويت ميشود، زيرا حضرت ابراهيم بعد از كسب مقام نبوت و رسالت، به مقام امامت رسيد.
بر اين اساس به گونهاي قاطع نميتوان قضاوت نمود كه چه كساني از پيامبران به مقام امامت رسيدهاند. البته برخي از قرآن پژوهان باور دارند كه تنها پيامبران اولوالعزم مقام امامت را داشتهاند. يكي از نويسندگان مينويسد: قرآن مجيد اهميت خاصي براي امامت قائل است و آن آخرين مرحله سير تكاملي انسان شمرده ميشود كه تنها پيامبران اولوالعزم به آن رسيدهاند.
پيام قرآن، ج 9، ص 27.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.